برج دختر یا قلعه دختر مکانی سرشار از افسانه های دیرین ترکیه می باشد . این برج که نمادی از منطقه اوسکودار نیز به شمار می آید حامل داستان هایی خاص و شنیدنی از علت بنا شدن خود است .
یکی از افسانه های معروف این بنای 1000 ساله “افسانه شاهزاده و مار” بوده که به شرح زیر است :
به نقل از راویان در دوران قسطنطنیه قدیم پادشاه وقت دارای دختری زیبا و فریبنده بود و غیب گوی زمانه هشدار داده بود که در تولد 18 سالگی شاهزاده او به علت گزش ماری سمی چشم از جهان خواهد بست ، لذا به دستور پادشاه برج قلعه دختر در نزدیکی خشکی ساخته شد تا شاهزاده در بالای آن از بلا در امان بماند . در تولد 18 سالگی دخترک ، خود پادشاه با سبدی آکنده از میوه به دیدار شاهزاده رفت غافل ازینکه ماری سمی به داخل سبد وارد شده است و درست مطابق با هشدار پیشگو ، شاهزاده در سالروز 18 سالگی خود بواسطه گزش ماری که در سبد میوه پادشاه بود چشم بر جهان بست .
از دیگر افسانه ها میتوان به “افسانه هیرو و لیندر” اشاره کرد که اینچنین روایت شده است :
در دوران قدیم دختری زیبا به نام هیرو برای حفظ نجابت و پاکدامنی خود قسم خورده بود که تا پایان عمرش بالای برج دختر خود را زندانی کند . پس از گذشت زمانی نه چندان زیاد مردی به نام لیندر که در حال عبور از کنار قلعه دختر بود دلباخته هیرو شده و هر شب برای دیدار معشوقش مسیر برج را از خشکی شنا مینمود ، تا اینکه یک شب به علت طوفان و امواج متلاطم مسیر برج را گم کرده و در گرفتاری طوفان جان خود را از دست میدهد . صبح روز بعد که دخترک جسد بی جان لیندر را از بالای برج دید خود را به پایین پرتاب کرد تا در دنیایی دیگر به وصال عشق خود برسد .
گروه اویستیارا شما عزیزان را به دیدن قلعه دختر ، بنایی از جنس افسانه های اعجاب برانگیز دعوت می نماید .